این مقاله حاصل پژوهشی، با هدف مطالعه راهبردهای تخفیفگذاری به کمک دادهکاوی است. برای این منظور پس از مرور ادبیات این حوزه و مطالعه تعدادی از کارهای پیشین، جنبههای پرکاربرد شناسایی شدند. بر مبنای آنها سوالاتی مطرح گردید تا با پاسخگویی به آنها اثربخشی تخفیفها ارزیابی شود. با این هدف، به کمک سکوی تحلیل داده نایم جریان کار مورد نیاز برای استخراج دادههای لازم (با مجموعههای دادهای شرکت فروشگاههای رفاه) طراحی و به کمک نرمافزار تبلو و بستههای گرافیکی R دادههای استخراج شده مصور شدند. بر مبنای تحلیلهای توصیفی، فرضهای آماری معرفی و به کمک آزمونهای فرض، صحت آنها ارزیابی شد. تحلیلها نشان داد که تخفیفها بر میزان فروش مقطعی نشانهای تجاری و گروههای جزئی محصولات اثر مثبت ضعیف میگذارند. همچنین، مشاهده شد که با افزایش تخفیف، مشتریان خرید کالاهای گرانقیمتتر را به خرید تعداد بیشتری از کالاهای ارزانقیمت ترجیح میدهند. مطالعات بر روی اثرپذیری یک نشان تجاری از تخفیفهای رقبای خود، نشان داد که نشان تجاری مذکور تحت تاثیر تخفیف رقبای خود قرار نگرفته و مشتریان وفادار این نشان، همچنان نشان محبوب خود را خریداری کردهاند. خوشهبندی مشتریان با الگوریتم k، میانگین سه خوشه مشتریان طلایی، نقرهای و برنزی را ایجاد کردند. مشتریان طلایی وفادار و مطمئن هستند و یک جریان نقدی ثابتی را به سمت شرکت روانه میکنند. مشتریان نقرهای جریان نقدی مطمئن ولی کمتری را تولید میکنند. این دسته دارای این ظرفیت هستند که در آیندهای نزدیک به دسته طلایی صعود کنند. مشتریان برنزی که پرجمعیتترین خوشه نیز محسوب میشوند، نتوانستهاند ارتباط ثابت و مطمئنی را با شرکت برقرار کنند. بهتر است که شرکت روی این دسته سرمایهگذاری کند و این مشتریان بالقوه را به مشتریان بالفعل تبدیل کند.